آفتاب حُسن

ای آفتاب حُسن برون آ، دمی ز ابر* آن چهره مشعشع تابانم آرزوست

آفتاب حُسن

ای آفتاب حُسن برون آ، دمی ز ابر* آن چهره مشعشع تابانم آرزوست

فرصتی به نام عمر

عمر فرصتی است برای یک مسابقه، مسابقه ای به نام «بندگی»؛ و زندگی، میدان این مسابقه است، از لحظه ی تولد شمارش معکوس شروع می شود و هر لحظه که می گذرد فرصت کمتر می شود؛


خیلی ها قبل از تمام شدن فرصت، به پایان مسابقه یعنی «بندگی» می رسند و خیلی ها هم، آن قدر گرفتار دنیا می شوند که نرسیده به نقطه ی پایان، فرصت تمام می شود و برای همیشه «بازنده » می مانند.

پیامبر خدا (صلی الله علیه و آله) فرمودند: « مدت زندگی محدود است، و هیچ کس بیش از عمرش زنده نمی ماند، پس قبل از سرآمدن عمر، آن را مغتنم بشمارید».

میزان الحکمه، ج8، ص 3034،ح 14193.

بِوَلایَتِکَ یا علیُّ یا علیُّ یا علیُّ...

نادِ علیًّاً مَظهَرَ العَجائِب

تَجِدهُ عَوناً لَکَ فی النوائِبِ

کُلًّ هُمٍّ و غَمٍّ سَیَنجَلی

بِعَظمَتِکَ یا الله

بِنُبُوَتِکَ یا محمد

بِوَلایَتِکَ یا علیُّ یا علیُّ یا علیُّ 

 

نمایش در اندازه واقعی