آفتاب حُسن

ای آفتاب حُسن برون آ، دمی ز ابر* آن چهره مشعشع تابانم آرزوست

آفتاب حُسن

ای آفتاب حُسن برون آ، دمی ز ابر* آن چهره مشعشع تابانم آرزوست

مکتب امام


برای دیدن بقیه پوسترها به ادامه مطلب رجوع کنید
ادامه مطلب ...

صراط مستقیم

امام خمینى در زندگى ، سخت معتقد به برنامه ریزى، نظم و انضباط بودند. ساعات مشخّصى از شبانه روز را به عبادت و ذکر حق و قرائت قرآن، دعا و مطالعه مى پرداختند. قدم زدن و در همان حال ذکر خدا گفتن و اندیشیدن جزئى از برنامه روزانه ایشان بود. درحالى که عمر ایشان به نود سال نزدیک شده بود، هنوز یکى از پرکارترین رهبران سیاسى جهان بوند که نشاط خدمت در راه تعالى جامعه اسلامى و حلّ مشکلات آن را هیچ گاه، حتى در سهمگین ترین حوادث از دست نمى داد. علاوه بر مطالعه روزانه اهمّ اخبار و گزارش هاى مطبوعات رسمى کشور و مطالعه ده ها بولتن خبرى و گوش دادن به اخبار رادیو و تلویزیون داخلى ، در چندین نوبت در شبانه روز تحلیل ها و خبرهاى رادیوهاى بیگانه فارسى زبان را گوش مى دادند تا شخصاً در جریان روند تبلیغات دشمنان انقلاب قرار گیرند و راه هاى مقابله با آن را اندیشه کنند. فعّالیت هاى متراکم روزانه و تشکیل جلسات با مسئولان نظام اسلامى موجب نمى شد تا ارتباط با قشرهاى مردم عادّى را به عنوان اصلى ترین سرمایه هاى نهضت اسلامى نادیده بگیرند و در اکثر ایام گروه هاى مختلف مردم در حسینیه جماران با ایشان دیدار مى کردند و رهنمود مى گرفتند.  

 

منبع: سایت آوینی 

 

امام علی النقی(علیه السلام) در کلام رهبر معظم انقلاب


امام هادی(ع) نه فقط تشیع بلکه قرآن، اسلام و معارف دینى را حفظ کرد

حدیث معروفى درباره‏ى وفات حضرت هادى (علیه السلام) هست که از عبارت آن معلوم مى‏شود که عده‏ ی قابل توجهى از شیعیان در سامرا جمع شده بودند؛ به‏گونه ای که دستگاه خلافت هم آنها را نمى‏شناخت؛ چون اگر مى‏شناخت، همه‏ى‏ ایشان را تارو مار مى‏کرد؛ اما این عده چون شبکه قوى‏اى به ‏وجود آورده بودند، دستگاه خلافت نمى‏توانست به آنها دسترسى پیدا کند........


مقام معظم رهبری(مد ظله العالی) درباره امام هادی(علیه السلام) می فرمایند: 

در نبرد بین امام هادى (علیه‏السّلام) و خلفایى که در زمان ایشان بودند، آن کس که ظاهراً و باطناً پیروز شد، حضرت هادى (علیه‏السّلام) بود؛ این باید در همه‏ى بیانات و اظهارات ما مورد نظر باشد. 
در زمان امامت آن بزرگوار شش خلیفه، یکى پس از دیگرى، آمدند و به درک واصل شدند. آخرین نفر آنها، «معتز» بود - همان‏ طور که ایشان فرمودند - که حضرت را شهید کرد و خودش هم به فاصله‏ى کوتاهى مُرد. این خلفا غالباً با ذلت مردند؛ یکى به ‏دست پسرش کشته شد، دیگرى به دست برادرزاده‏اش و به همین ترتیب بنى‏عباس تارومار شدند؛ به عکسِ ... شیعه در دوران حضرت هادى و حضرت عسگرى (علیهماالسّلام) و در آن شدت عمل روزبه‏روز وسعت پیدا کرده؛ قوى‏تر شد.   

 

 

 


کودکی امام هادی(علیه‏السّلام) :
حدیثى درباره‏ى کودکى حضرت هادى است، که نمى‏دانم شنیده‏اید یا نه؛ وقتى معتصم در سال 218 هجرى، حضرت جواد را دو سال قبل از شهادت ایشان از مدینه به بغداد آورد، حضرت هادى که در آن‏ وقت شش ساله بود، به همراه خانواده‏اش در مدینه ماند. پس از آن‏ که حضرت جواد به بغداد آورده شد، معتصم از خانواده حضرت پرس‏وجو کرد و وقتى شنید پسر بزرگ حضرت جواد، على‏بن‏محمد، شش سال دارد، گفت این خطرناک است؛ ما باید به فکرش باشیم. معتصم شخصى را که از نزدیکان خود بود، مأمور کرد که از بغداد به مدینه برود و در آن‏جا کسى را که دشمن اهل‏بیت است پیدا کند و این بچه را بسپارد به دست آن شخص، تا او به عنوان معلم، این بچه را دشمن خاندان خود و متناسب با دستگاه خلافت بار بیاورد. این شخص از بغداد به مدینه آمد و یکى از علماى مدینه را به نام «الجنیدى»، که جزو مخالفترین و دشمن‏ترینِ مردم با اهل‏بیت (علیهم‏السّلام) بود - در مدینه از این قبیل علما آن‏وقت بودند - براى این کار پیدا کرد و به او گفت من مأموریت دارم که تو را مربى و مؤدبِ این بچه کنم، تا نگذارى هیچ‏کس با او رفت و آمد کند و او را آن‏طور که ما مى‏خواهیم، تربیت کن. اسم این شخص ..... 

 

برچسب ها: نقی، امام نقی، نقویون، کمپین امام نقی، یاد آوری امام نقی به شیعیان

ادامه مطلب ...