قسمتی از نامه تاریخی حضرت امام خمینی(ره) به آیت الله منتظری:
«و الله قسم، من از ابتدا با انتخاب شما مخالف بودم، ولی در آن وقت شما را سادهلوح میدانستم که مدیر و مدبر نبودید ولی شخصی بودید تحصیلکرده که مفید برای حوزههای علمیه بودید و اگر این گونه کارهاتان را ادامه دهید مسلما تکلیف دیگری دارم و میدانید که از تکلیف خود سرپیچی نمیکنم. و الله قسم، من با نخستوزیری بازرگان مخالف بودم ولی او را هم آدم خوبی میدانستم. و الله قسم، من رای به ریاست جمهوری بنیصدر ندادم و در تمام موارد نظر دوستان را پذیرفتم.
سخنی از سر درد و رنج و با دلی شکسته و پر از غم و اندوه با مردم عزیزمان دارم: من
با خدای خود عهد کردم که از بدی افرادی که مکلف به اغماض آن نیستم هرگز چشمپوشی
نکنم. من با خدای خود پیمان بستهام که رضای او را بر رضای مردم و دوستان مقدم
دارم؛ اگر تمام جهان علیه من قیام کنند دست از حق و حقیقت برنمیدارم.
من
کار به تاریخ و آنچه اتفاق میافتد ندارم؛ من تنها باید به وظیفه شرعی خود عمل کنم.
من بعد از خدا با مردم خوب و شریف و نجیب پیمان بستهام که واقعیات را در موقع
مناسبش با آنها در میان گذارم. تاریخ اسلام پر است از خیانت بزرگانش به اسلام؛ سعی
کنند تحت تاثیر دروغهای دیکته شده که این روزها رادیوهای بیگانه آن را با شوق و
شور و شعف پخش میکنند نگردند. از خدا میخواهم که به پدر پیر مردم عزیز ایران صبر
و تحمل عطا فرماید و او را بخشیده و از این دنیا ببرد تا طعم تلخ خیانت دوستان را
بیش از این نچشد. ما همه راضی هستیم به رضایت او؛ از خود که چیزی نداریم، هر چه هست
اوست.»
وقتی کار حضرت امام با آیت الله منتظری به جائی رسید که کاری از توصیه و پند و اندرز بر نمی آمد، پیر فرزانه انقلاب در اقدامی انقلابی، با صدور نامه ششم فروردین 68 آیت الله منتظری را از سمت قائم مقامی رهبری برکنار و مواردی مهم را به وی گوشزد کرد:
کاملا مشخص بود که حضرت امام در این گونه تصمیمات با سنجیدگی کامل و
دوراندیشی شگرف عمل می کنند و بر خلاف آقای منتظری، تعجیل در تصمیم گیری را آفت
رهبری می دانند و این، واقعیتی بود که در چندین حادثه مهم انقلاب، ظهور و بروز کرده
بود.
اقدام انقلابی حضرت امام درحالی بود که مسئولان درجه اول کشور نیز قادر
به هضم این تصمیم مهم و تاریخی نبودند و دست کم، فلسفه شدت عمل و برخورد حضرت امام
را در نمی یافتند، چه رسد به مردمی که هنوز از خیلی از جزئیات ماجرا باخبر
نبودند.
به همراه این تصمیم مهم، چند اقدام دیگر نیز مورد نظر حضرت امام
قرار گرفت: اول این که این نامه شدید اللحن از رسانه ها، پخش شود. دوم این که فوراً
جلسه خبرگان رهبری تشکیل شود و تصمیم گیری درباره عزل آقای منتظری را رسمیت بخشد.
سوم اینکه در اسرع وقت کلیه عکس ها و پوسترهای آقای منتظری از سراسر ادارات و مراکز
دولتی برداشته شوند.
در مورد حذف پوستر و تصاویر آقای منتظری، مشکل حادی
وجود نداشت و با نظر حضرت امام خمینی و به دست «میرحسین موسوی» نخست وزیر وقت، کلیه
عکس ها و پوسترهای آقای منتظری از سراسر ارگان ها و مراکز دولتی و سازمان های
وابسته به دولت برداشته شد. اما در دو مورد اول و دوم، سران کشور و از جمله رئیس
جمهوری، ریاست مجلس، هیات رئیسه مجلس خبرگان و بسیاری از افراد بیت و دفتر حضرت
امام، به ویژه با رسانه ای کردن نامه امام خمینی مخالفت می کردند.
با اصرار
این افراد و از آنجا که حضرت امام همیشه بر ضرورت مشورت تاکید داشتند، موافقت کردند
که اولاً فعلا تشکیل جلسه مجلس خبرگان در دستورکار قرار نگیرد و ثانیاً نامه ششم
فروردین از طریق رسانه ها منتشر نشود. این در حالی بود که حضرت امام همچنان تاکید
می کردند برای مصلحت آینده خودتان است که بر پخش نامه اصرار می ورزم.(ویژه نامه
ارزشها - محمد ری شهری)
مسئولان اصلی کشور امیدوار بودند که آقای منتظری با
مطلع شدن از تصمیم حضرت امام به صورت داوطلبانه کنار می رود و بدین شکل، خواست امام
خمینی جامعه عمل می پوشد. در همین راستا نامه 68/1/6 حضرت امام به وسیله «عبدالله
نوری» به رویت آیت الله منتظری رسید و با توجه به آن که دو روز قبل آقای منتظری
برای امام نوشته بود که «این جانب شرعاً نظر حضرتعالی را بر نظر خودم مقدم می
دانم»، این تصمیم حضرت امام را پذیرفت و در تاریخ 68/1/7 با نگارش نامه ای خطاب به
امام راحل، رسما ًاستعفای خود را اعلام کرد. وی در این نامه تصریح کرد که در گذشته
همچون سربازی فداکار و از خود گذشته و مطیع در کنار امام بوده است و اینک نیز خود
را ملزم به اطاعت از رهبری می داند.
وی همچنین نوشت: از همه برادران و
خواهران عزیز و علاقه مند تقاضا می کنم مبادا در مورد تصمیم مقام معظم رهبری و
خبرگان محترم به بهانه حمایت از من کاری انجام دهند و یا کلمه ای بر زبان جاری
نمایند، زیرا مقام معظم رهبری و خبرگان جز خیر و مصلحت اسلام و انقلاب را نمی
خواهند، (استعفانامه آیت الله منتظری - 68/1/7)
به دنبال استعفای آقای
منتظری از قائم مقامی رهبری و تمکین به نظرات امام، بخش زیادی از خواست و نظر آن
پیر فرزانه تامین شد و ایشان هم در تاریخ 68/1/8 در نامه ای خطاب به آقای منتظری،
ضمن قبول استعفای وی، تاکید کردند: «رهبری نظام جمهوری اسلامی کار مشکل و مسئولیت
سنگی و خطیری است که تحملی بیش از طاقت شما می خواهد و به همین جهت، هم شما و هم من
از ابتدا با انتخاب شما مخالف بودیم و در این زمینه مثل هم فکر می
کردیم...»
در پایان این نامه نیز امام خمینی از طلاب، ائمه جمعه و جماعات،
روزنامه و رادیو تلویزیون خواستند که برای مردم این قضیه ساده را روشن کنند که
در اسلام، مصلحت نظام از مسائلی است که مقدم بر هر چیز است و همه باید تابع
آن باشیم. (پاسخ امام به استعفانامه منتظری)
عروج دل،به از سر گذشتن است..
شاید از همین روست که در عالم ناسوت
سر های ما را بین قلب و آسمان گذاشته اند!
.
سلام
به روز هستم
دوست عزیز سلام
مطلب خوبی بود
و ماجرای برادر آقای منتظری رو هم ضمیمه کنید ، بسیار عالی میشه
در این روزها که همه موجودات خدا را می خوانند خدائی ترین روزها را برایت آرزو میکنم .
سلام دوست گرامی
وب خوب و مفیدی دارید . خوشحال خواهم شد شما را در سایه گل نرگس ببینم . جواب دادن به نظر خواهی مزید امتنان خواهد بود . چنانچه تمایل به تبادل لینک داشتید اعلام نمائید
موفق و موید باشید
سلام هموطن عزیز وب جالب دارید. مایل به تبادل لینکم. اگر
موافقید وب منو با نام سپیده دم عشق لینک کنید.نظر رو اعلام
کنید.منتظرم.
danehayalmas.blogfa.comدانه های الماس وب دیگرم
سلام همسنگر ولایی.
وبلاگ ارزشی وپر محتوایی داریی.
شما از طرف فرماندهی سنگر سربازان ولایت دعوت شدید
تا ازاین سنگر بازدید فرمایید.
فرمانده عملیات
سلام
وبلاگ قشنگی داری.
به وبلاگ منم سر بزنین .
اگه دوست داشتین وبلاگ من رو با اسم " گروه سایبری وحدت " لینک کنین.
بعد اینکه وبلاگ من رو لینک کردین بهم بگین شما رو با چه اسمی لینک کنم.
در پناه خدا موفق باشید.
ببخشید الان متوجه شدم که لینک نمودید.