آفتاب حُسن

ای آفتاب حُسن برون آ، دمی ز ابر* آن چهره مشعشع تابانم آرزوست

آفتاب حُسن

ای آفتاب حُسن برون آ، دمی ز ابر* آن چهره مشعشع تابانم آرزوست

چرا امام خامنه ای؟

چرا امام خامنه ای؟


                                004.jpg 




* غربی ها با سه کلید واژه ی آزادی ، دموکراسی ، عمومی را اداره می کردند . شرقی ها با دو کلید واژه  ی مبارزه ی پرولتاریا با امپریالیسم و برابری . امام پنج کلید واژه ی قرآنی را در مقابل آن پنج کلید واژه قرار دادند.

* اصل  « امامت محوری » مهمترین کلید واژه بود . سیستم امت – امامت حرف جهان شمول اسلامی بود که در عرصه ی سیاست احیا شد.

* ده سال هر کاری کردیم ، یک رسانه ی غربی پیدا شود که بگوید « امام خمینی » ، نشد ! همه می گفتند : « آیت الله خمینی » .

صحبت یک دانشجو :

* سال 59 به یکی از اساتید یهودی آلمان گفتم : « استاد ! چرا رسانه های شما نمی گویند امام خمینی ؟ » خنده ای کرد و گفت : « آخر ما بعضی چیزها متوجه شدیم ! » کیفش را باز کرد و یک کتاب در آورد . ترجمه ی آلمانی کتاب « ولایت فقیه  » امام بود. گفت : «  آقای خمینی یک تئوری جهانی دارد  وقتی ما بگوییم « امام » ، 

ادامه مطلب ...

مبانی فکری انقلاب اسلامی...



موضوع دیگری که بارها گفته شده و شخص امام هم فرمودند، بنده هم... باز تاکید کنم و تکرار کنم، ترغیب و روی آوردن به آثار شهید مطهری است. اعتقاد بنده این است که آثار شهید مطهری مبنای فکری این جمهوری کنونی ماست....مبنای فکری این انقلاب، تفکرات شهید مطهری است و لا غیر. دیگران به مقدمات این انقلاب خیلی کمک کردند، مردم را آگاه و روشن کردند، مردم را به حرکت و اندیشیدن واداشتند، اما آن افکار دیگر- غیر از افکار آقای مطهری- در ساخت این نظام کنونی ما تاثیری نداشت. این ساخت غیر از آن هاست....... اگر ما بخواهیم که این نطام در ذهن مردم تعمیق بشود و حرکت انقلابی این مردم همچنان ادامه پیدا بکند باید افکار آقای مطهری در بین مردم رواج پیدا کند.

حضرت آیت الله خامنه ای

احقاق حق


دریافت سایز اصلی


مگر نمی گوییم که با حال ناتوانی (حضرت زهرا (سلام الله علیها)) به مسجد رفت، تا حقی را احقاق کند؟ ما هم باید در همه ی حالات تلاش کنیم، تا حق را احقاق کنیم. ما هم باید از کسی نترسیم. مگر نمی گوییم که یک تنه در مقابل جامعه ی بزرگ زمان خود ایستاد؟ ماهم باید همچنان که همسر بزرگوارش فرمود:« لا تستوحشو فی طریق الهدی لقلة اهله» ، از کم بودن تعدادمان در مقابل دنیای ظلم و استکبار نترسیم و تلاش کنیم.


                                         امام خامنه ای


قبیله سلمان


ما را نبی «قبیله ی سلمان» خطاب کرد
روی غرور و غیرت ما هم حساب کرد

از ما بترس،طایفه ای پر اراده ایم
ما مثل کوه پشت علی ایستاده ایم

از اما بترس، شیعه ی سرسخت حیدریم
جان برکفان جبهه ی فتوای رهبریم

از جمعه ای بترس که روز سوارهاست
پشت سر امام زمان ذوالفقارهاست

از جمعه ای بترس،که دنیا به کام ماست
فرخنده روز پر ظفر انتقام ماست

از جمعه ای بترس،که پولاد می شویم
از هرم عشق مالک ومقداد می شوی 

وحید قاسمی

شهدا شمع محفل بشریتند

مثل شهید، مثل شمع است که خدمتش از نوع سوخته‌شدن و فانی شدن و پرتوافکندن است تا دیگران در این پرتو که به بهای نیستی او تمام شده بنشینند و آسایش بیابند و کار خویش را انجام دهند.


شهدا شمع محفل بشریت‌اند و محفل بشریت را روشن کردند. اگر این محفل تاریک می‌ماند هیچ دستگاهی نمی‌توانست کار خود را آغازکند یا ادامه دهد.


هیچ وقت خون شهید هدر نمی‌رود، خون شهید هر قطره‌اش تبدیل به صدها قطره و هزارها قطره، بلکه به دریایی از خون می‌گردد و در پیکر اجتماع وارد می‌شود.


شهادت تزریق خون است به پیکراجتماع و این شهدا هستند که به پیکر اجتماع و در رگهای اجتماع خون جدید وارد می‌کنند.


علی(ع) به امید شهادت زنده بود. اگر این امید را از او می‌گرفتند خیری در زندگی نمی‌دید و زندگی برایش بی‌معنی و بی‌مفهوم بود.


گریه بر شهید، شرکت در حماسه‌ی او و هماهنگی با روح او و موافقت با نشاط او و حرکت در موج اوست.


منطق شهید، منطقی است آمیخته با منطق عشق از یک طرف و منطق اصلاح و مصلح از طرف دیگر.


شهید به خون خود و در حقیقت به تمام وجود و هستی خود ارزش و ابدیت و جاودانگی می‌بخشد.


شهید، شهید، کلمه‌ی دیگری جای این کلمه را نمی‌گیرد و نمی‌تواند بگیرد.


                                                                              شهید مطهری